ژانر: طنز
مدت زمان: ۴۰ دقیقه
تاریخ انتشار: یکشنبه ۱۲ خرداد ۹۲
کارگردان: مهران مدیری
بازیگران: مهران مدیری، سیامک انصاری، غلامرضا نیکخواه، الیکا عبدالرزاقی، امیرکاوه آهنین جان، بهار ارجمند، عارف لرستانی، برزو ارجمند، ماندانا سوری، کمند امیر سلیمانی، رابعه اسکویی، علی لک پوریان، مریم کاویانی، مهدی فقیه، محسن قاضی مرادی، هادی کاظمی، رضا فیض نوروزی و…
خلاصه داستان قسمت بیست و سوم و بیست و چهارم ویلای من : هلاکو روانشناس معروف از کانادا و همسرش شعله مشکات که خواهر جمشید است و زنی است که تقریباً موش آزمایشگاهی شوهرش بوده و بسیار رفتارهای بیمارگونه دارد، به پیچیده شدن ماجرا میافزاید. هلاکو با ورودش دوباره همه را که تازه آرام گرفته بودند به سکته می اندازد…
آنچه در سریال ویلای من گذشت:
داستان ویلای من درباره پیرمردی ۹۰ ساله و پولدار(آقای مشکات) است که قرار است بهزودی فوت کند. وی هرگز ازدواج نکرده و فرزندی ندارد.او فقط چند برادر دارد که همه ی آنها فوت کرده اند.وکیل درستکار وی (نگین معتضدی) به دنبال وراث واقعی او می باشد که به طور اتفاقی ارسلان (مهران مدیری) و هدایت (سیامک انصاری) که در یک رستوران کار می کنند متوجه این ماجرامی شوند و تصمیم می گیرند که خود را به عنوان برادر زاده مشکات معرفی کنند. ارسلان فردی با هوش و خلاف کار با سابقه است و هدایت نیز سابقه زندان دارد و در جعل مدرک استاد است.
خلاصه داستان مجموعه اول
ارسلان و هدایت دو مرد شکست خوردهاند که در رستوران کار میکنند و مدام تحقیر میشوند. روزی آنها مدرکی را پیدا میکنند که مربوط به یک مرد ثروتمند است. آن دو وسوسه میشوند که در ارثیه ان مرد ثروتمند شریک گردند و …
خلاصه داستان مجموعه دوم
ارسلان مشکات وارد ویلا شده و سعی دارد از مسائل مختلف ویلا سر در آورد و با ساکنان آن ارتباط برقرار کند . اما آشنایی با قوانین مشکلاتی را برای او به وجود می آورد …
خلاصه داستان مجموعه سوم
جمشید مشکات که یکی دیگر از وراث است سرمیرسد و با فهمیدن اینکه برای رسیدن به ارث عمو باید هنگام مرگ بالای سرش حضور داشته باشد با همسرش سی سی تماس گرفته و او به سرعت خودش را میرساند…
خلاصه داستان مجموعه چهارم
ارسلان از پاره شدن چک اش در لحظه آخر به علت ورود محسن و هما کلافه است. جمشید و سی سی سعی دارند مشکات بزرگ را ورشکسته و وارث آن را مسوول تسویه بدهی های کلان آن نشان دهند…
خلاصه داستان مجموعه پنجم
محسن و هما با راهنمایی های ارسلان به نیت واقعی جمشید و سی سی پی می برند. جمشید و سی سی ، شکست خورده از نقشه قبلی، این بار از در دوستی وارد شده و در صدد جلب نظر آن ها هستند…
خلاصه داستان مجموعه ششم
بعد از برگزاری مراسم عزاداری برای هرمز مشکات همه منتظرند که صبح فردا، هلیا و دخترش بریژیت ویلا را به قصد فرانسه ترک کنند و حتی جمشید برای آنها بلیط تهیه میکند اما ناگهان با واکنش جدیدی از هلیا مواجه میشوند…
خلاصه داستان مجموعه هفتم
خانم وکیل با خبرخوشی از راه میرسد مبنی بر این که با دکتری مکاتبه کرده که قرار است بیاید ومشکات بزرگ را با انرژی درمانی به هوش بیاورد. وکیل منتظر است همه ذوق کنند و به هیجان بیایند،اما هیچکس خوشحال نمیشود…
خلاصه داستان مجموعه هشتم
ارسلان از اینکه دکتر واقعی نیست و قرار نیست عمو مشکات را از کما بیرون بیاورد خوشحال است. هدایت کارش را به عنوان دکتر انرژی درمانی آغاز می کند و با روش های سوزن درمانی و انرژی درمانی ساعاتی را بالای سر مشکات می گذراند…
خلاصه داستان مجموعه نهم
هدایت که در قالب یک دکتر فرادرمانگی، کسی که انرژی درمانی و طب سوزنی می کند به ویلا راه پیدا کرده، شرایطی ایجاد می کند که کل نقشه به خطر می افتد. به پیشنهاد ارسلان قرار می شود حالا که همه به هدایت اطمینان پیدا کرده اند، او کاری کند که بقیه از ویلا بروند….
خلاصه داستان مجموعه دهم
در ادامه ی داستان قبلی قرار می شود ارسلان خودش را به بیماری بزند تا به بهانه ی مسری بودن ویروس بیماری مشکات، همه دربروند، اما بقیه ارسلان را بیرون می اندازند. هدایت نامه ای جعل می کند که به طریق آن ارسلان نماینده ی فیضی برای امور جاریه مشخص شده است. ارسلان به ویلا بازمی گردد…
خلاصه داستان مجموعه یازدهم
ارسلان مشکات به ویلا بازگشته است و همه فرمانبردار او هستند،اینبار او سعی می کند با سخت کردن شرایط زندگی،بقیه را مجبور به ترک ویلا کند. خانمها آشپزی می کنند اما…